از آنجا که مکه حرم امن الهی است و کسی که در آنجا ساکن شده است نباید بر جان خویش خوفناک باشد و با توجه به این که حضرت مهدی(ع) رهبری است که برای روز موعود و هدایت بشریت و جهانیان ذخیره شده، ضرورت و مصلحت هر دو اقتضا میکند که این سپاه از بین رفته و قضای الهی بر آنها جاری گردد. با معجزهای الهی بیابان این سپاه را میبلعد و جز دو نفر اثری از بقیه نمیماند (این دو نفر که به بشیر و نذیر ملقب میشوند از قبیله جفهَینهاند و به همین جهت است که میگویند: «خبر یقینی را از جفهَینه بشنوید.» 13 این دو نفر مردم را از آنچه بر سر رفقا و همراهانشان آمده خبر میکنند.
علیرغم این که بنابر تقدیر الهی بخشی از سپاه سفیانی به زمین فرو میروند از آنجا که سوریه، عراق، اردن، فلسطین و منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان تحت سیطره سفیانی است، حکومتش در منطقه پابرجا میماند.
مدتی کوتاه پس از بلعیده شدن سپاه در بیابان حضرت مهدی(ع) حرکت میکند و او را با سپاهش به عراق بازمیگرداند. پس از آن با هم درگیر شده و حضرت بر او فایق آمده و او را به هلاکت میرساند. که این جریان در منطقه رمله اتفاق میافتد. حضرت بر تمام منطقهای که سفیانی بر آن حکومت میکرد تسلط مییابند و از این به بعد فرصت مناسبی برای پیروزی جهانی حضرت مهدی(ع) فراهم میشود. 14
در ادامه بعضی از احادیثی را که بر حرکت سفیانی تأکید دارند ـ به قدری که با توجه به منابع حدیثی برای ما مقدور است ـ بیان میکنیم.
حضرت علی(ع) فرمودند:
فرزند هند جگرخوار از وادی یابس (دره خشک وبیآب و علف) شورش میکند. مردی است که قامتش متوسط، چهرهاش زشت و کریهمنظر است، چهارشانه و درشت هیکل میباشد و در صورتش آثار آبله دیده میشود. ظاهرش یک چشم به نظر میرسد نامش عثمان و فرزند عنبسه است و از فرزندان ابیسفیان، وارد شام شده و منبر آن را تصاحب میکند. 15
امام باقر(ع) در حدیثی طولانی فرمودند:
ناچار بنی فلان حکومت را به دست خواهند گرفت و پس از آن دچار اختلافات شده و حکومتشان از هم میپاشد و پراکنده میشوند تا اینکه سید خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب خروج میکنند و هر کدام از منطقة خود به سمت کوفه مانند اسبان مسابقه میشتابند تا اینکه بنیفلان به دست آنها هلاک میشوند و از آنها حتی یک نفر باقی نخواهد ماند. 16
جابر جعفی از آن حضرت طی حدیث طولانی دیگری نقل میکند که فرمودند:
«.... و منادی که از آسمان ندا میدهد 17 و صدایی از ناحیه دمشق حکایت از پیروزی میکند [ سر و صداها خبر از اجتماعات و برخوردهایی است که در دمشق رخ میدهد و بیانیههایی که پس از این جریانات صادر میشود [ قریهای در شام به نام جابیه محو و ناپدید میشود 18 . بخشی از سمت راست مسجد دمشق فرو میریزد (مسجد اموی) و شورشیان مرتد از منطقه ترکها خروج میکنند و فتنة شام هم به دنبال آن میآید. سر و کله برادران ترکها هم پیدا شده و در جزیره فرود میآیند و شورشیان و از دین برگشتگان رومی میآیند تا اینکه در رمله مستقر میشوند. جابر! در آن سال درگیریهای زیادی در مغرب زمین رخ خواهد داد. ابتدای مغرب زمین که شام است به فرمان سه پرچم [ سپاه ] اصهب و ابقع و سفیانی با هم درگیر میشوند. که سفیانی با ابقع روبرو شده و با هم میجنگند و نهایتاً سفیانی او و لشکریانش را میکشد. سپس اصهب را هم به هلاکت میرساند. [ سفیانی ] در این زمان تمام همش لشکرکشی به عراق میشود که سپاهیانش در قرقیسیا درگیر شده و [در این جنگ] 100000 نفر از جباران و ستمکاران هلاک میشوند. سفیانی لشکری هفتاد هزار نفری را به سمت کوفه گسیل میدارد و آنها هم به قتل و کشتار و اسیر کردن مردم کوفه میپردازند در این زمان که اینها به چنین اعمالی مشغولند پرچمهایی از سوی خراسان نمایان میشود که منازل را به سرعت پشت سر میگذارند و در میان آنها عدهای از یاوران حضرت مهدی(ع) وجود دارند. یکی از اهالی کوفه به همراه جمعیتی ضعیف قیام میکند که فرمانده لشکر سفیانی، او را در بین حیره و کوفه شهید میکند. سفیانی جمعیتی را به سوی مدینه اعزام میکند و حضرت مهدی(ع) [ به جهت خلاصی از شر آنها ] به سمت مکه هجرت میکند. خبر خروج ایشان به فرمانده سپاه سفیانی میرسد او هم عدهای را به دنبال ایشان میفرستد که نمیتوانند به آنها دست یابند تا اینکه حضرت همانند موسی بن عمران بیمناک وارد مکه میشود.»
حضرت در ادامه فرمودند:
«پس از استقرار فرمانده سپاه سفیانی در بیداء (صحرا) ندایی از آسمان میآید که: ای صحرا این قوم را در کام خود فرو بر! دشت هم آنها را میبلعد به جز سه نفر که چهره ایشان به پشتشان برگشته نجات پیدا نمیکنند آنها از قبیلة کلب هستند و در مورد آنها این آیه نازل شده که:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا 19 .
ای کسانی که به شما کتاب داده شده در عین حال که آنچه را که در میان شماست تصدیق میکنید به چیزی که آن را نازل کردیم ایمان بیاورید قبل از آنکه چهرههایی را محو کرده و آنها را به پشت برگردانیم. 20»
امام صادق(ع) فرمودند:
«وقتی سفیانی بر مناطق پنجگانه مسلط شد، نه ماه بشمرید که به زعم هشام آن مناطق پنجگانه دمشق، فلسطین، اردن، حمص و حلب هستند. 21»
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
«.... سفیانی خروج میکند و به اندازه مدت حمل یک زن یعنی نه ماه حکومت میکند. از شام قیام میکند و اهل شام به جز عدة کمی از ساکنان آنجا که اهل حقند بقیه مطیع او میشوند با سپاهی درنده و خونآشام به مدینه میآید تا اینکه به صحرای مدینه میرسد و خداوند آنها را در آن فرو میبرد. و این است معنای این آیه که:
وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ22 .
در هنگام بیچارگی اگر آنها را ببینی بدون هیچ وقفهایازمکاننزدیکیدچار [ عذاب ] میشوند. 23»
و امام صادق(ع) فرمودند:
«گویی سفیانی و یاران او را میبینم که بساطش را در محلههای شما در کوفه پهن کرده و منادی او ندا میدهد که هر کس سر شیعه علی را بیاورد هزار درهم میگیرد. (به دنبال این حرف) همسایه به همسایهاش حمله میکند و میگوید این از آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد. و فرمانروایی بر شما در آن روز تنها از آن زنازادگان است. گویی من به صاحب برقع (روبند) مینگرم. »
-راوی پرسید: صاحب برقع کیست؟ فرمودند:
«مردی که خودتان خواهید گفت او روبند زده است به سمت شما میآید، شما را میشناسد و شما او را نخواهید شناخت از تکتک شما عیبجویی خواهد کرد؛ چرا که او زنازادهای بیش نیست. 24»
پس از تبیین جنبش سفیانی با کمک روایات شریفه و با توجه به کثرت اشاره و مطالب راجع به آن و اینکه بعضی از آیات قرآن کریم در مورد این جریان است تأکید میشود که: سفیانی واضحترین، محکمترین و قابل اعتمادترین نشانه در روایات است که نیرویش تا پیش از شنیدن شدن ندای آسمانی و فرو رفتن در بیابان کم نمیشود و همانطور که در آینده نزدیک خواهیم دید برخی دیگر از نشانهها مختص به اوست خصوصاً بلعیده شدن در زمین که مخصوص سپاهیان اوست. 25
قول به حتمی بودن سفیانی در میان نشانهها مستدل و مورد قبول همه است. شکی نیست که نمایان شدن سفیانی به بروز خسف و بلعیده شدن توسط زمین میانجامد که روایات صحیحه را اگر به روایات خسف و سفیانی ضمیمه کنیم تواتر مطلب را میرساند به علاوه که بروز سفیانی نمایان شدن اصهب و ابقع و جریان قرقیسیا را به دنبال خواهد داشت و همینطور فتنة شام و فتنههای دیار عراق و حتی بخشی از حوادث مربوط به یمنی و سید خراسانی و دیگر نشانهها هم با سفیانی در ارتباط است و از اینروست که تأکید میکنیم که سفیانی از علایم حتمی است که البته خداوند عالم واقعی به اشیا و حوادث است.
در پایان میتوان حدیثی را که شیخ طوسی در امالی و شیخ صدوق در معانیالاخبار آوردهاند ذکر کرد. از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
« ما و خاندان ابوسفیان دو خانوادهایم که به خاطر خدا دشمن هم شدیم. ما میگفتیم خداوند راست میگوید و آنها میگفتند: دروغ میگوید، ابوسفیان با پیامبر(ص) جنگید، معاویة بن ابی سفیان با علی(ع)، یزید بن معاویه با حسین بن علی(ع) و سفیانی هم با قائم(عج) میجنگد. »26
..........................
.: Weblog Themes By Pichak :.